خداییش این رمان جزو بهترین رمان های نازنینه .... نمیدونین چه باحاله .... درسته موضوعش زیادی خیالیه ولی من دوس دارم بازم .....
داستان درمورد یه دختر 18 ساله است که عاشق یه پسر میشه .... میدوین یه کاری کرد این دختر که خودش کلی شجاعت میخواد .... پسره توی باشگاه بدن سازی روبروشون بود و اون روز که از مدرسه تعطیل شد بازم دیدش ... دوستاش از ماجرا خبر داشتن و با دیدن چهره ی دختر اون رو مسخره کردن ... اون هم برای اولین بار جرعت کرد و به سمت پسر رفت و گفت سوارش کنه ...... اونم سوار موتور!
یه هیجانی داره که نگووووو .... البته از نظر من رمان نیش و ..... بهتره ولی اینم هیجان های خودش رو داره ... اصلا رمان عاشقانه که هیجان نداشته باشه که رمان نیس .. واس همین دارم رمانم رو ویرایش میکنم تا باحال تر صحنه ها رو بسازم .....
حالا درکل خیلی باحاله .... تازه پسره همسایشونه ولی دختره با احتیاط نمیزاره که اون این موضوع رو بفهمه ... تازه دختره به پسره پیشنهاد دوستی میده و این صحنه دیگه خیلی فجیحه .... ! وای تازه بعدش هم عاشق هم میشن ولی به خاطر مخالف ها نمیتونن ازدواج کنن ....
و حالا میره چند ماه بعد که دختره ازدواج کرده ولی نه با صالح ( همون پسری که عاشقش بود ) ....
زاده هوس هم یکی از کتاب های خودمه که از یه داستان واقعی نشات گرفته .... داستان زندگی زهرا ..... دختری که از زمان کودکیش با مشکلات زیاد و عظیمی روبه رو شده ......
اون تمام تقصیر ها رو گردن مرد ها میدونه و به همین خاطر تصمیم به اتنقام از کسایی میگیره که فکر میکنه زندگی رو ازش گرفتن ... در این راه مجبور به ترک خانوادش و زندگی مجردی همراه دوستاش میشه و هم چنین شغلش رو عوض میکنه ..... در محل کارش یه اشنا هست .... برادر دوست فاطمه ( خواهر زهرا ) و اون ها بیشتر به هم نزدیک میشن .... و مثل بیشتر رمان های عاشقونه به هم میرسن .... من خیلی توضیح ندادم ولی از نظر خودم خیلی پیچیده تر و قشنگ تره ..... امیدوارم از خوندش لذت ببرید .... اینم لینکش :